شهریور یعنی یک ماه دیگه دقیقا دو ساله که به این شهر منتقل شدم و از همون زمان در منزل خواهرم زندگی میکنم. از همون موقع فقر وارد زندگیم شد. با اینکه اجاره خونه نمیدادم اما هر کاری میکردم در نهایت نمی تونستم از پس هزینه ها بربیام. دو ساله که تقریبا هر ماه رو به سختی در حد زنده موندن و با قرض و حمایت خانواده زندگی نکردم فقط زنده موندم.از اول تیر محل کارم رو تغییر دادم. هنوز تاییدیه تحصیلیم نیومده و در نتیجه برام حکم نزدن. اگر در بهترین حالتش دو تومن هم حکمم زیاد بشه با این وضع تورم و در صورتی که هیچ خرید پوشاک، کتاب ، دندون، عینک ، وسایل بهداشتی یا آرایشی هم نداشته باشم احتمالا از پس جا به
جایی از خونه خواهرم که قراره از اول مرداد اتفاق بیفته بربیام. دیروز رفتم خوابگاهی رو که نزدیک محل کارم هست و به نسبت بقیه کثافت خونه هایی که اسم خوابگاه بهش دادن و بوی گند میدن بهتره رو دیدم. اتاق دو نفره ماهی ۳ تومن با ده تومن رهن! که هر مهرماه افزایش قیمت دارن! پارسال یک میلیون افزایش قیمت داشتن و در بهترین حالت از مهر ماهی ۴ میلیون تومن یعنی نصف حقوقم رو باید بدم برای یک اتاق دو نفره که فقط می تونی شب ی جایی با امنیت بخوابی! اما حتی به سختی می تونی توی اون فضای کوچیک با یک نفر دیگه نفس بکشی!چاره ی دیگه ای ندارم. منم مثل خیلی از دخترهای دیگ ی شهرستانی که تلاش میکنن مستقل باشن. بیشتر از این نمی تونم روی کمک های خواهرم، شوهرش ، مادرم و بقیه حساب کنم.بدنم فرسوده است! ذهنم آشفته است. نگرانم و بدتر از اون مطمینم قراره همیشه فقیر باقی بمونم. توی دو سال گذشته قدرت خرید نداشتن رو با تمام وجود لمس کردم! اینکه بخوای ی ساندوبچ، ی کیلو میوه، ی کفش، ی لباس یا حتی عینک طبی بخری اما مجبور باشی چشمات رو بب سیمرغی پیام اور رهایی و توانایی...
ادامه مطلبما را در سایت سیمرغی پیام اور رهایی و توانایی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hosseima بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 17:37